خاطرات یک دانشجوی پزشکی

دست نوشته های علیرضا سیف اله نژاد

خاطرات یک دانشجوی پزشکی

دست نوشته های علیرضا سیف اله نژاد

به رسم همیشگی، سپاس

ای گل بی خار

وفادار تر از هر یار

مهربان تر از مادر

رفیق تر از هر دوست

«امیر بی گزند»؛

مهر تو هر مخلوقی را در آغوش کشیده؛

مهربانی تو را می توان در مهر مادری یافت؛

می توان در پناه جانوری برای هم نوع اش یافت؛

می توان در بارانی که بی دریغ برای همه می بارد، خورشیدی که بر همه می تابد و درختی که برای همه می روید و بر می دهد، یافت.

الهی مهربانی را پیشه ی ما کن...

یا من فعلُهُ لطیف

ای آن که کارش مهربانی است... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد